به وقت خبر به نقل از مهر ؛مهدی شیرمحمدی نوشت: انتهای محله قدیمی ساغریسازان، خیابان دانشسرا خیابانی که چندین بار نامش تغییر کرد (آل بویه، شهید رشیدیه و نجفی) اما در نهایت به پاس عمارت باشکوهی که ۱۲۰ سال استوار ایستاده، خیابان «دانشسرا» نام گرفت. این عمارت دو طبقه قاجاری با آجر چینیهای تزیینی، در و پنجرههای بزرگ چوبی و دستگیرههای برنجی، نخستین دانشسرای رشت بود که وظیفه تربیت آموزگاران را داشت. اما روزگار به این عمارت سخت می گیرد. عمارتی که چکمههای سربازان روس را تاب آورد امروز کمرش از نامهربانیها خمیده است و از وقتی سقف جبهه غربی فروریخته، به حراجش گذاشتهاند.
این عمارت از برفهای سنگین و پرمخاطره سالهای ۸۳ و ۸۶ رشت که بناهای نوساز را تخریب کرد روسفید بیرون آمد اما مدتی است با ریخته شدن بخشی از سقف و ریزش نزولات جوی هر روز بر وسعت تخریب افزوده می شود.
عمارتی با معماری منحصربفرد
سنگفرش حیاط این مدرسه، پاخور دانش آموزان زیادی را طی سالها بوده است. اما امروز از قلوه سنگهای گرد رودخانهای کف حیاط خبری نیست و دهه ۶۰ که بنا بهعنوان مدرسه در اختیار آموزش و پرورش گیلان بود بتنریزی شد. مقابل ورودی عمارت در خیابان اصلی هم در گذشته سنگفرش بود که این را از بتنهای کنده شده می توان به خوبی فهمید.
تزئینات آجری و زیبای بالای پنجرهها، هلالی سردرها، اگرچه هنوز زیبا و چشم نواز است اما مأمنی برای کبوترانی شده تا آشیانی در آنجا بسازند. با شکسته شدن شیشه پنجرهها و برداشتن برخی درهای چوبی کلاسها، تردد کبوتران به حدی است که بالای تاج کمدهای دیواری داخل کلاسها نیز لانه ساختهاند.
هر قسمتی که سقف فروریخته نم باران بر چوب کمدهای دیواری نیز نفوذ کرده است. لمبههای چوبی سقف تبله کرده و آویزان و آبراهی شده برای نفوذ به دیگر اتاقها و راهروها. سالهاست بخاری بلند چدنی سالن اصلی، گرمای هیزم به خود ندیده است. انجیرهای روئیده بر بدنه دیوار و سقف، تا عمق ساروج و پی فرو رفته و مقاومت ساختمان را بیشتر می ترکاند.
عمارت قجری که سمبل آموزش های نوین بود
روی گچ یکی از دیوارهای سالن طبقه بالا نوشته شده: «اگر درس نخوانید حرام است» اما فروریختگی بخشی از دیوار مانع خوانش بقیه این توصیه اخلاقی است. گویا همین تصویر، انعکاس تمام ارزش علم در کشور ما است که خرید مدرک در آن عادی شده و وضعیت سمبلهای آموزشهای نوین را هم بدین ویرانی رسانده است.
سرایدار عمارت دانشسرا پیش از ورود به حیاط توصیه می کند: زیر دامنه بام قرار نگیرد، خطر سقوط سفال زیاد است. این را می شود از سفالهای قرمز قاشقی شکسته شده در زیر دامنه، حاشیه و حتی داخل کلاسها دید.
از حوض باشکوه وسط حیاط هم خبری نیست، ابراهیم صیاد که خود و پدرش در همین مکان تحصیل میکردند یادآوری می کند: حوض عمارت، کاشیکاریهای نفیسی داشت و منقش به شاهان قاجار بود. اما بعدها حوض را پر کردند. وی به یاد می آورد که دهه ۴۰ دانش آموزان خاطی را جلوی حوض چوب و فلک می کردند.
صیاد متولد ۱۳۳۱ است و به نقل از پدرش می گوید: این ساختمان در ابتدا به عنوان دبستان ساخته و بعدها دانشسرا شد.
وی در ادامه صحبتهای خود می گوید به یاد دارم روزی پزشکی برای بازدید از این دانشسرا آمد که مدعی بود سال ۱۳۳۰ در اینجا درس خوانده است.
وی در ادامه می افزاید: بعد از انقلاب هم دوباره بنا به عنوان مدرسه تغییرکاربری یافت و تا پنجم ابتدایی کلاس داشت. پسرم هم همین مدرسه درس خوانده است. تا اینکه در دهه ۷۰ به دلیل فرسوده شدن بنا آموزش و پرورش اینجا را تخلیه کرد. بعد از آن مالکین اصلی بنا یعنی ورثه مرحوم جفرودی، با پیگیریهای قانونی ملک خود را از آموزش و پرورش پس گرفتند.
اگرچه صدای نکراسف، سفیر روسیه در گیلان، دیگر در این عمارت شنیده نمی شود، اما از انتهای حیاط هنوز بوی مرگ به مشام می رسد. هرچند رشد بی رویه بوتههای خاردار در انتهای حیاط نشان قبور آوارگان لهستانی را پوشانده ولی ابراهیم صیاد بهنقل از پدرش می گوید که در انتهای حیاط ۳ قبر مربوط به لهستانی ها وجود دارد.
عمارت دانشسرا از سمت خیابان ۶ مغازه دارد که ابراهیم صیاد در یکی از این مغازه کسب و کار دارد. بقیه مغازه ها بنظر می رسد که تعطیل هستند.
بنایی با زخم سربازان روس
در کتاب «تاریخچه آموزش و پرورش گیلان» اطلاعات کمی از این بنا ذیل مدرسه رشیدیه آمده است: «این مدرسه به کوشش میرزا حسن خان ناصر که بانی و گرداننده اصلی مدرسه رشیدیه بود، در سال ۱۳۲۶ هجری قمری در محل سابق مدرسه وطن تاسیس شد».
در سال ۱۳۲۸ هجری قمری که روسها بر گیلان تسلط داشتند قزاقان روسیه به دستور نکراسف، کنسول روسیه تزاری این مدرسه را اشغال کردند. این کار زیانهای مالی زیادی برای مدرسه رشیدیه داشت و این مدرسه را به صورت مخروبهای درآورد. کمی بعد سیدحسن خان عدالت، رئیس معارف رشت با استفاده از کمکهای مردم و خساراتی که از کنسول روس دریافت کرد توانست این مدرسه را تعمیر و محل آن را برای استفاده مدرسه دیگر آماده کند.
اگر سال تاسیس مدرسه ۱۲۸۶ خورشیدی باشد، این مدرسه با دروس نوین یک سال پس از تحولات کشور در پذیرش فرمان مشروطه ایجاد شده است. البته محل مدرسه رشیدیه برای نگارنده مورد تردید است. زیرا مدرسه رشیدیه در محل سابق مدرسه وطن تاسیس شده بود و مدرسه وطن عمارت دو طبقه ای در سبزه میدان رشت بود.
خمامی زاده در مورد دانشسراهای مقدماتی هم نوشته، مدارس نیازمند تربیت معلمانی بود که با آموزشهای نوین آشنا باشند و به همین دلیل دانشسراها تاسیس شد. «تاسیس نخستین دانشسرای مقدماتی رشت در سال ۱۳۱۳ پیامد چنین اقداماتی بود. دانش آموزانی می توانستند در دانشسرا تحصیل کنند که علاوه بر داشتن سلامت جسم تحصیلات دوره اول دبیرستان را نیز گذرانده باشند.
دانش آموزان ماهانه ۳۰ ریال به عنوان کمک هزینه تحصیلی دریافت می کردند و ناهار خود را نیز بهصورت رایگان در سالن غذاخوری دانشسرا می خوردند. سرانجام دانشسرای مقدماتی رشت با ۳۰ داوطلب از رشت و دیگر شهرستانهای گیلان آغاز بکار کرد. دوره تحصیل برای دانش آموزان ۲ سال بود که پس از پایان تحصیلات با پایه یک آموزگاری به استخدام دولت درآمده و طبق تعهدی که داشتند برای آموزگاری به محل ماموریت خود می رفتند. دانش آموزانی که در امتحانات نهایی رتبه اول یا دوم را کسب می کردند برای ادامه تحصیل به دانشسرای عالی معرفی می شدند. خمامی زاده همچنین می نویسد که دانشسرا ابتدا برای پسران بود.
ثبت دانشسرای رشت در سال ۸۷ در فهرست بناهای میراثی کشور
عمارتی که ۱۰سال پیش در فهرست بناهای میراثی کشور به ثبت رسیده این چنین مورد بی مهری بوده و سالهاست دست مرمتگری به خود ندیده و افزون بر آن مدتهاست این بنای میراثی از سوی وراث بفروش گذاشته شده است.
کارشناس مسئول ثبت بناهای میراثی اداره کل میراث فرهنگی گیلان درباره این بنا به خبرنگار مهر می گوید: در گذشته مدارس در املاک شخصی دایر شده و وقتی که دوره اجاره به اتمام می رسید، متولیان مدرسه، نام مدرسه را حفظ کرده و با خود به مکان جدید می بردند. مدرسه رشیدیه هم از این قاعده مستثنی نبود.
سید مهدی میرصالحی می افزاید: مدرسه رشیدی بعدها بهعنوان نخستین دانشسرای مقدماتی رشت تغییر کاربری یافت.
وی با اشاره به ویژگیهای میراثی این بنا، بیان میکند: میراث فرهنگی پرونده ثبتی اثر را به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال کرده و پس از بررسی، این عمارت به شماره ۲۳۰۴۶ به تاریخ دوم مردادماه ۱۳۸۷ در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شد.
میرصالحی در پاسخ به این سئوال که چرا میراث فرهنگی این عمارت را مرمت نمی کند، توضیح می دهد: مدرسه رشیدی ملک شخصی است و قانونا تصمیمگیری با مالک است. مالک می تواند ملک خود را بفروشد ولی خریدار جدید نمی تواند ملکی که در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده، تخریب کند. فقط می تواند با نظارت میراث فرهنگی به همان شکل مرمت و تغییر کاربری دهد.
حالا عمارتی که از زمان قاجار تاکنون معلمان و آیندهسازانی برای کشور تربیت کرده، پیر و فرتوت در خیابان دانشسرا افتاده بی آنکه مالکین هم به آن توجه کنند.